قلعه حیوانات
نگاهی کوتاه به کتاب قلعه حیوانات
اثر ماندگار جورج اورول
محمد حسین قشقایی
کتاب قلعه حیوانات شاهکاری استعاری از یک نظام دیکتاتوری محض است که به خوبی ویژگی هاي یک سيستم اقتدار گرا را در محدوده کوچکی از یک مزرعه حیوانی به تصویر می کشد. کتاب از جایی شروع می شود که یکی از حیوانات مزرعه که عمرش به سر آمده به دیگر حیوانات اندرز می دهد که خود را از چنگال ارباب مزرعه رها سازند و علیه او و مزدورانش شورش کنند. او می میرد ولی سایر حیوانات مزرعه به توصیه او عمل می کنند و به رهبری دو خوک بر ارباب می شورند و او و کارگرانش را از مزرعه فراری می دهند. اصل ماجرا در واقع پس از انقلاب و گرفتن قدرت آغاز می شود در جایی که دو خوک برای تصاحب رهبری قیام و بدست گرفتن قدرت به زورآزمایی می پردازند و در نتیجه یکی از خوکها به نام ناپلئون می تواند با دسیسه رقیب را فراری دهد و رهبر مزرعه گردد. روند اتفاقات به سوی استقرار یک حکومت شخصی و خود محور به پیش می رود و در نهایت نظام از قبل طراحی شده بر اساس مساوات و برابری به سیستمی ظالمانه، خشن و بیرحم مبدل می شود و مزرعه به زندانی پر از تبعیض و تضاد برای حیوانات عادی بدل می شود. ارول در واقع در صدد بازسازی زیرکانه و استعاری از بر پایی نظام کمونیستی در روسیه است. فرایندی که در نهایت بر خلاف باورها و شعارهای اولیه به نظامی سلطه گر مبدل می شود. نظامی که بیش از گذشته اعضا را استثمار می کند و بر روی جسد کارگران قصرهای مجلل بنا می کند. قلعه حیوانات شاید بخش آغازین از یک تراژدی سیاسی است که در کتاب دیگر او ۱۹۸۴ تجلی دقیقتری می یابد. در ۱۹۸۴ ما شاهد یک نظام سیاسی اقتدارگرا هستیم که همه چیز را در سیطره و پوشش خود دارد و تک تک اعضای جامعه از طریق سیستمهای ارتباطی و امنیتی زیر نظر قدرت اعظم یعنی دولت هستند و هر حرکت خلاف نظم مستقر مستوجب مجازات می شود. در سیستمی که ارتباطات اجتماعی به کلی محو شده و انسانهایی مسخ شده در زندانی که همه جا دوربین گذاشته اند در ترس و وحشت زندگی می کنند. قلعه حیوانات را می توان نقطه آغازین تسلط حاکمیت دانست و کتاب ۱۹۸۴ دوره استقرار و حاکمیت این دیکتاتوری در فرایند رشد و باروری خود است. نهایت نظامی که جز شکست و شرمساری برای انقلاب کنندگان آن باقی نمی گذارد. در انتهای کتاب شعار همه با هم برابرند تبدیل به این می شود که همه حیوانات برابرند ولی بعضی برابرترند،
که نشانگر استحاله انقلاب از اهداف مساوات گرایانه و رسیدن به نوعی نظام تبعیض گونه با وجود طبقه برخوردار و طبقات گسترده فقیر است.
کارل پوپر جامعه شناس و متفکر سیاسی در کتاب جامعه باز و دشمنانش که چند انقلاب مهم تاریخ را مورد بررسی دقیق قرار داده است، به این نتیجه می رسد که انقلابات در نتیجه نه تنها سودی برای کشورها ندارد، بلکه در نهایت موجب کشتارهای وسیع، برقراری دیکتاتوری و خودمحوری حکومتی خواهد شد. بنابراین توصیه می کند بجای انقلاب، باید رفرم و اصلاحات در جامعه بوجود آورد و انقلاب جز ویرانی، عقب ماندگی و انحطاط بیشتر چیزی بدنبال ندارد.
https://t.me/qashghaii