انحصار و فساد

انحصار و فساد لازم ملزوم همند

محمد حسین قشقایی

یکی از آشنایان اخیرا تعریف می کرد که برای خرید یک دستگاه خودرو چینی و قرار گرفتن در نوبت خرید و تحویل آن ناچار شده مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان به یک واسطه و کارمند همان شرکت رشوه دهد تا بتواند با قیمتی نازلتر این خودرو را خریدار‌ی کند.
از شنیدن این موضوع به شدت متاثر شدم نه بخاطر مسائل مالی و تجاری بلکه بخاطر نابودی و اضمحلال اخلاق و انسانیت در کشور که جامعه و مردم را بجایی رسانده که حتی آنهایی که ادعای شریعت و اخلاق دارند به سمت این گونه اعمال خلاف اخلاق سوق می یابند. این وضعیت واقعا همه گیر شده و همه بدنبال دلالی و معاملات شبهه دار ند تا زندگی‌شان را بچرخانند و از دیگران عقب نمانند. مقصر این وضعیت چه کسانی هستند که جامعه را به چنین روزی انداخته اند؟! خودرویی که اگر با ارز امروز خارجی هم وارد یا در کشور مونتاژ شود بیش از ۵۰۰ یا ۶۰۰ میلیون تومان نمی شود اکنون به چند برابر قیمت واقعی به مردم قالب می شود و گویی کسی نیست جلوی این وضع را بگیرد و این بلبشو در قیمت را کنترل کند. (خودرویی که چند ماه پیش ۸۰۰ یا ۹۰۰ میلیون بوده الان به ۲ میلیارد و هشتصد میلیون تومان افرایش یافته است)
آدام اسمیت اقتصاددان انگلیسی و مبتکر اقتصاد کلاسیک در کتاب ثروت ملل خود مناسبات تجاری و عرضه و تقاضا را به دقت به نگارش در آورده است. او معتقد بود که عرضه و تقاضا در فرایند معاملات تجاری خود را تنظیم می کند و باعث تعادل در قیمت‌ها می شود. این باور غلط که بعدها با وجود انحصارات و تبانی های مختلف، نادرستی آن به اثبات رسید چند دهه ای است مجددا تحت پوشش نئوکلاسیک رخ نموده و تبلیغ می شود، بیش از هر زمان اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده است. در کشوری که انحصارات به صورت مافیایی همه چیز را در دست خود دارند تعادل در عرضه و تقاضا بمرور زمان، خواب و خیالی بیش نیست. انحصارگرایی و عدم وجود رقابت و انحصار اقتصاد در دست دولت و نهادهای شبه دولتی، ایران را روز بروز با بحران‌های کلان تری مواجه می کند. انحصاراتی مثل خودرو سازان که در این وضعیت کل کشور را به گروگان گرفته اند و منافعی که نمی گذارد این وضع، شرایط طبیعی یک اقتصاد نسبتا سالم را بدست آورد.
این اقتصاد مفسده انگیز به درون دستگاههای تصمیم گیری و نمایندگان مجلس ... که باید از شایسته ترین و پاکترین افراد جامعه باشند رسوخ کرده است. اخیرا شنیدیم که نمایندگان مجلس با دریافت خودرو از وزارت صمت از استیضاح وزیر مربوطه صرفنظر کردند. هیهات به این کشور.

 

مجتبی کاشانی (م. سالک)

 

هر که او را مسیح در نفس است

جای او در میانة قفس است

هر کجا مرغک خوش‌الحانی است

مبتلا و اسیر و زندانی‌ست

ماهی از رقص دلفریب خودش

می‌کند تُنگ را نصیب خودش

بّره چون مزّه‌اش لذیذتر است

نزد قصّاب خود عزیزتر است

هر که حُسنی به طالعش دارد

روزگارش چنین بیازارد

سیه آواز و چهره‌ای چو کلاغ

به رهایی پرد میانة باغ

هر قناری چو قارقار کند

خویش را از قفس کنار کند

چون بپوشد به تن لباس سیاه

می‌دهندش میان باغ پناه

یا کلاغ و رهایی ویله‌گی

یا قناری و این قفس‌زدگی

باز در تُنگ در قفس بودن

بهتر از زشت و بد نفس بودن

با فروغ فرشته زندانی

بهتر از زاغکی به مهمانی

۱۲ نشانه‌ ی افرادی که دارای تفکر عمیق هستند

۱۲ نشانه‌ ی افرادی که دارای تفکر عمیق هستند

افرادی که دارای تفکر عمیق هستند کسانی‌اند که نمی‌توانند به چیزهای سطحی و معمولی قانع باشند. افرادی که دارای تفکر عمیق هستند همیشه خواهان این هستند که چیزهای بیشتری یاد بگیرند. این افراد  روش خودشان را برای نگریستن به دنیا دارند. آنها به دنبال این هستند بین تمام چیزهایی که  در اطرافشان هست ارتباط برقرار کنند و از خلاقیت خود بهره ببرند.

افرادی که دارای تفکر عمیق هستند ترجیح می‌دهند در تفکرات عمیق خود غوطه ور شوند و  اگر حرفی برای گفتن نداشته باشند، سکوت اختیارکنند. افرادی که دارای تفکر عمیق هستند به طور خردمندانه‌تری به دنیای پرسرعت و پر آشوب کنونی نگاه می‌کنند. اگر شما  نیز دارای ویژگی‌های زیر باشید جز افرادی خواهید بود که دارای تفکر عمیق هستند.

  • خصوصیات افرادی که دارای تفکر عمیق هستند چیست؟

۱_تیزبینی

افرادی که دارای تفکر عمیق هستند تمایل دارند با تیزبینی به همه چیز نگاه کنند. آنها ترجیح می‌دهند کمتر حرف بزنند و بیشتر مشاهده‌گر باشند. ذهن آنها به طور کامل درگیر چیزهایی است که به آن علاقه‌مند هستند و یا درگیر تجزیه تحلیل موضوعات مختلف هستند. افراد دارای تفکر عمیق،  قبل از شکل گیری یک ذهنیت قبل از یا قضاوت کردن در هر موضوعی، اول ذهنشان را مشغول تجزیه تحلیل آن موضوع می‌‌کنند. این افراد به دلیل توانایی مشاهده‌گری و تجزیه تحلیل بیشتر، نسبت به دیگران کمتر تحت تاثیر نظرات غالب جامعه قرار می‌گیرند.  مثلا اگر موضوعی مورد نظرشان باشد، به جای گوش دادن به نظرات اکثریت، خودشان زمانشان را صرف جمع آوری حقایق مختلف کرده و سپس با تجزیه تحلیل، تصمیم می‌گیرند.

شاید این ویژگی آنها ، برای سایرین  که در کنار این افراد زندگی می‌کنند چندان خوشایند نباشد چراکه انتظار دارند آنها سریعا پاسخ یک سوال را بدهند اما این  انتظار برآورده نمی‌شود. البته خبر خوب این است که موقعی که این افراد تصمیمی‌ را بر اساس ویژگی‌های گفته شده می‌گیرند و همه چیز را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار می‌دهند، نسبت به دیگران بهترین نتیجه را در تصمیماتشان خواهند گرفت.

۲- نگریستن به درون

بسیاری از افرادی که دارای تفکر عمیق هستند کم حرف و درون‌گرا هستند که البته چندان هم شگفت‌آور نیست چرا که وقتی شما بیشتر زمانتان را در مغز و ذهنتان می‌گذرانید، زمان کمتری برای رفت و آمد و ارتباطات با دیگران خواهید داشت. این افراد در مقایسه با کسانی که برون‌گرا هستند ترجیح می‌دهند به درونشان بیشتر بنگرند تا به دنیای بیرون، بنابراین تنها بودن را ترجیح می‌دهند چرا که تفکر عمیق یک عمل دسته جمعی نیست بلکه یک عمل فردی است.

۳- کنجکاوی در هر موردی

شما بعنوان یک فردی با تفکر عمیق، در مورد هرآنچه در اطرفتان است، آدم کنجکاوی هستید. می‌خواهید بفهمید که هر چیزی چگونه کار می‌کند یا چرا اینگونه کار می‌کند یا چه چیزی افراد را منحصر به فرد می‌‌سازد. این کنجکاوی شما در موضوعات مختلف از تاریخ گرفته تا سیاست و علم و ادبیات و غیره است که باعث می‌شود علاقه زیادی به یاد گیری داشته باشید.

بر اساس ویژگی کنجکاوی، افرادی که دارای تفکر عمیق هستند همیشه از یادگرفتن چیزهای جدید به وجد می‌‌آیند، علاقه‌مند به یادگیری هستند و در نتیجه این افراد در مورد هر موضوعی اطلاعاتی هرچند اندک دارند. شیفتگی و عشق زیاد آنها به یادگیری؛ باعث می‌شود کمتر احساس خستگی و بی حوصلگی یا تنهایی داشته باشند.

۴- فراموشکاری

شاید برایتان سوال ایجاد شود که چطور افرادی که دارای تفکر عمیق هستند، می‌توانند فراموشکار باشند؟ پاسخ اینجاست که این افراد در مورد همه چیز فکر می‌کنند و مشکل از همینجا آغاز می‌شود. شما هر روز به هزاران چیز فکر می‌کنید و هر فکر جدید، جایگزین فکر قبلی می‌شود و به همین دلیل فکرهای قبلی به عقب رانده می‌شوند. برای همین یادتان می‌رودکه مثلا در راه برگشت به خانه،  نان بخرید یا باوجودیکه شریک زندگیتان را خیلی دوست دارید ممکن است روز تولد او را فراموش کنید. گاهی ممکن است برخی تعهدات اجتماعی خود را فراموش کنید چون آنها از نظر شما از اهمیت خیلی بالایی برخوردار نیستند. این به معنای کم اولویت بودن تعهدات اجتماعی‌تان نیست یا به معنای مخالفت با آنها، بلکه صرفا ممکن است ترجیح دهید وقت کمتری را با این تعهدات بگذرانید، مثلا اگر با کسی حرفی می‌زنید و آن موضوع چندان مورد علاقه‌ی شما نیست ترجیح می‌دهید کوتاه و مختصر صحبت کنید و زیاد در مکالمه باقی نمانید.

۵- حل کننده‌ی مشکلات

افرادی که دارای تفکر عمیق هستند خیلی خوب می‌توانند مشکلات را حل کنند چرا که تفکر کردن یکی از عادتهای طبیعی و ذاتی آنهاست، برای همین  به راحتی می‌توانند الگوهایی که نشان دهنده مشکل است را تشخیص داده و قبل از اینکه مشکلی ایجاد شود راه حل ارائه دهند. این افراد زمان زیادی را بابت فکر کردن به گزینه‌های مختلف برای حل یک مشکل و دیدن آن مشکل از زاویه‌های مختلف می‌گذارند در نتیجه کمتر دچار اشتباهات پرهزینه می‌شوند.

۶- جامعه گریز

این افراد به دلیلی که درون‌گرا هستند و زیاد به بیرون اهمیت نمی‌دهند،  چندان هم طبق روال‌های معمول و رفتارهای همگانی جامعه رفتار نمی‌کنند، زیاد از گپ و گفت‌های بی اهمیت و سطحی خوششان نمی‌آید و فقط در مورد چیزهایی که برایشان اهمیت کافی دارد صحبت می‌کنند. این افراد یک بحث دونفره‌ی عمیق را به شرکت در یک جمع پرحرف و کم عمق ترجیح می‌دهند. این افراد برای وقت‌گذرانی یا اینکه فقط حرفی زده باشند، به گپ و گفت نمی‌‌پزدازند. اجتماعی بودن برای آنها تاحدی سخت است، چرا که ازغیبت کردن و شرکت در بحث‌های شایعه‌ای خوششان نمی‌آید و از آنجایی که اکثریت جامعه از این بحث‌ها خوششان می‌آید در نتیجه جامعه گریز تلقی می‌شوند.

۷- مستقل

افرادی که دارای تفکر عمیق‌ هستند ترجیح می‌دهند بیشتر وقتشان را تنها باشند و همین مسئله باعث می‌شود آنها  تبدیل بشوند به افراد مستقل‌تری نسبت به دیگران. غالبا از تمایل این افرد به تنها بودن، برداشت‌های اشتباه صورت می‌گیرد اما حقیقت این است که چنین افرادی خیلی زود یاد می‌گیرند  به جای اینکه به دیگران تکیه دهند به خودشان تکیه کنند و این  امر باعث  عدم وابستگی آنها به دیگران می‌شود. از سویی دیگر این افراد زمانهایی را که به تنهایی سپری می‌کنند در واقع مشغول شارژ کردن خودشان و فکر کردن بدون حواس پرتی هستند. در نتیجه آنها خیلی سریع یاد می‌گرند که چگونه از تنهایی خودشان لذت ببرند.

۸- عدم تمایل به علاقه‌مندیهای رایج

چنین افرادی نمی‌توانند بین علاقه‌های خودشان و علاقه‌های اکثریت مردم، نقطه اشتراک پیدا کنند. به بیانی ساده‌تر آنها از چیزهایی که همه‌ی مردم خوششان می‌آید، خوششان نمی‌آید. مثلا حرف زدن در مورد یک برنامه‌ی پربازدید تلویزیونی یا شنیدن شایعات رایج در مورد سلبریتی‌ها، نه تنها خوشایند آنها نیست که برایشان عذاب آور است.

۹- بیش از حد فکر می‌کنند

به احتمال زیاد تا به حال متوجه شده‌اید افرادی که دارای تفکر عمیق هستند تقریبا همیشه در حال فکر کردن هستند چرا که تمایل زیادی به تجزیه تحلیل کردن همه چیز دارند. حتی این  امر باعث آزار رساندن به خودشان می‌شود چراکه ممکن است مشکلاتشان رابزرگتر از حدی که هست ببینند و در نتیجه  نگرانی بیش از حد در مورد مسائل ناچیز داشته باشند.

۱۰-  دو دلی

کسانی که بیش از حد فکر می‌کنند از عمل کمتری برخوردارند تا بتوانند گامهایی برای تغییر زندگی بردارند. این افراد، رویا دیدن و تئوری بافی در ذهن را بیشتر ترجیح می‌دهند تا حضور در دنیای واقعی.  در نتیجه به حقیقت درآوردن ایده‌ها ممکن است برایشان پر چالش باشد.  این یک جنبه منفی است و باعث می‌شود رسیدن به موفقیت برای آنها زمان‌بر باشد.  همین مسئله خودش باعث ایجاد حس ناامیدی در آنها می‌گردد.

۱۱- شوخ طبعی

ممکن است تا حالا به این مسئله فکر نکرده باشید اما واقعیت این است  افرادی که دارای تفکر عمیق هستند، از میزان بسیار بالای شوخ طبعی و طنزپردازی برخوردار هستند. روحیه طنزپردازی بالای آنها طوری است که در دل هر چیزی یک  نکته‌ی طنز پیدا می‌کنند، حتی به خودشان هم به دید طنز نگاه می‌کنند.

۱۲- همدلی

افرادی که دارای تفکر عمیق هستند از لحاظ احساسی قدرت بالایی دارند و به راحتی می‌توانند با دیگران همدلی داشته باشند. آنها چون دارای یک ذهن باز و بدون تعصب خاصی هستند ، حرف دیگران را با صبر و بردباری گوش می‌دهند و به عبارتی دیگر گوش دادن فعال را به خوبی بلد هستند.

 

در جستجوی زمان از دست رفته ؛ مارسل پروست

کوته فکران، می‌پندارند که ابعاد بزرگ پدیده‌های اجتماعی، فرصت بسیار خوبی برای رخنه و کاوش در روان آدمی به دست می‌دهد.

اما باید بدانند که برعکس:

تنها با فرو رفتن در ژرفناهای یک فرد می‌توان به درک آن پدیده‌ها رسید.

در جستجوی زمان از دست رفته ؛ مارسل پروست

متن ترانه Imagine از جان لنون درباره صلح  

متن ترانه Imagine از جان لنون درباره صلح  

 جان لنون خواننده گروه بیتلز فردی بسیار صلح طلب بود و این آهنگ را درباره آرزوی برقراری صلح و برابری در جهان سروده و اجرا کرده است.

Imagine there's no Heaven
تصور کن بهشتی نیست

It's easy if you try
اگه تلاش کنی می تونی

No hell below us
جهنمی این پایین نیست

Above us only sky

بالا سر ما فقط آسمونه
Imagine all the people
تصور کن که مردم

Living for today
همین امروز زندگی می کنن

Imagine there's no countries
دنیایی بدون کشور را تصور کن

It isn't hard to do
تصورش زیاد سخت نیست

Nothing to kill or die for
هیچ چیزی ارزش کشتن یا کشته شدن رو نداره

And no religion too
هیچ دینی هم وجود نداره

Imagine all the people
تصور کن همه مردم

Living life in peace
در صلح زندگی میکنن

You may say that I'm a dreamer
ممکن بگین من خیالپردازم

But I'm not the only one
اما من تنها نیستم

I hope someday you'll join us
امیدوارم روزی به ما بپیوندی

And the world will be as one
آن زمان جهان یکی خواهد شد

Imagine no possessions
ملکیتی وجود نداره تصور کن

I wonder if you can
شگفت انگیز می شود اگه بتونی

No need for greed or hunger
نیازی به طمع ورزی و حرص نیست

A brotherhood of man
سرزمینی  برادرانه

Imagine all the people
تصور کن همه مردم

Sharing all the world
این دنیا متعلق به همه است

You may say that I'm a dreamer
ممکن بگین من خیالپردازم

But I'm not the only one
اما من تنها نیستم

I hope someday you'll join us
امیدوارم روزی به ما بپیوندی

And the world will be as one
در آن هنگام جهان یکپارچه می شود

 

بازگشت موشهای صحرایی

Return of the rat

Kurt cobain

 

 

You better watch out

You better beware

They are coming

From all sides of the country..

You better watch out

You better beware

Return of the rat

No , no, no,no

They better confess

well, They better confess

I know, I seen them do it

They better confess

بازگشت موشهای صحرایی(کنایه از انسانهای موش صفت و دورو)

(کرت کوبین)

 

بهتره مراقب باشی؛

بهتره آگاه باشی

آنها در حال آمدنند

از همه جای شهر

بهتره آگاه باشی

بازگشت موش های صحرایی

نه ، نه ، نه ، نه

بهتره اعتراف کنند

بله، بهتره اعتراف کنند

می دانم؛

کارهایی که می کنند را می بینم

بهتره اعتراف کنند

 

بیوگرافی

کرت کوبین خواننده و رهبر گروه موسیقی نیروانا در سال 1967 در سیاتل آمریکا به دنیا آمد و در سن 40 سالگی خودکشی کرد. این گروه در طول فعالیت هنری خود 5 آلبوم منتشر کردند، که مورد استقبال عامه قرار گرفت. مفاهیم اشعار این گروه که از دیدگاههای رهبر گروه نشات می گرفت، مملو از یاس و ناامیدی بود. کرت به مواد مخدر معتاد بود و چندین بار بخاطر مصرف بیش از حد مواد در بیمارستان بستری شد. تا در نهایت در سال 1994 با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.