دریا در نگاه

کنار ساحل تنگه بسفر
رنگ سبز حاصل جلبک
ماهی ها کوچک و بزرگ
در میان سبزه ها
در سطح آب می لولند
زلال آب؛ گردش مواج خلیج طلایی
رقص ماهیان بالدار
و چشمانم به سمت آسمان
حلول دریا در منظر نگاهم
یک تصویر محو نشدنی
در پیکره استوار ساحل
امواج خالی از رحم
بر دیوار ساحل مرمره
می کوبد نشانش را
و گذشت زمان، سال‌های سال
می گذرد هنوز هم
تا لختی ساحل سنگی
غبار از روی بَر شوید
واز محل حصار خود عقب نشیند
اینجا زندگی در جریان است
مرغان دریایی آسمان را قرق کرده اند
صدای هراسان ماهی ها
در بی هوایی درون آب
فشرده می شود
خفه می شود و می میرد
خورشید نظاره گر این صحنه تکراری
خود را داغ تر حس می کند
واز درون می جوشد
پرتو تیز آفتاب
بدنها را می سوزاند
سطح دریا در این تابش مستمر
بخار می شود
و هوا پر از تنفس رطوبتی است
که لابلای دهلیزهای شُش ها
تورم هوا را قلپ قلپ می بلعد
م.ح.قشقایی
https://t.me/qashghaii