خدای من
خدای من
خدای من جور دیگری است
خدای من از شمشیر بیزار است
خدای من از میان آتش و خون
راه به سوی سعادت نمی گشاید
خدای من از گل و ریاحین مملو
از مهر و عشق و عدالت لبریز
در هر بیشه زاری که عطر محبت روید
آنجا جای خداست
جای رحمت است
بدنبال خدا نگرد
خدا همینجاست
در تکرار بی وقفه ضربان قلب
در منظره زیبای بارش قطرات باران
و انعکاس نور خورشید
بر رخساره جنگل و دریا
خدای من ستیزه جو نیست
دریای زیبایی و مهر است
و نگاهش عنصری است از نور
به لطافت گلبرگهای نسترن
پر از نفس های پاک
مملو از شعر و شعور
خدای من همان انسانیت است
که خودش از وجودش
به انسان هدیه کرده است
م.ح.قشقایی
https://t.me/qashghaii
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۲ ساعت 23:55 توسط محمد حسین قشقایی
|