مروری بر فیلم اوپنهایمر
کارگردان کریستوفر نولان
سال پخش ۲۰۲۳
محمد حسین قشقایی
فیلم سینمایی اوپنهایمر فیلمی است از زندگی رابرت اوپنهایمر که توسط کریستوفر نولان کارگردان شناخته شده آمریکایی به مدت ۱۸۰ دقیقه ساخته شده است. اوپنهایمر پدر بمب اتم در آمریکاست و در انتهای جنگ جهانی دوم و پس از تسلیم آلمان بمب اتم را می سازد و به دستور هری ترومن ۲ بمب اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی را ویران می کند و باعث تسلیم شدن ژاپن می گردد.
این فیلم تحسین منتقدان و بینندگان قرار گرفت و نزدیک به یک میلیارد دلار فروش در گیشه هم در آمریکا و هم در جهان داشت. ضمن اینکه جایزه های زیادی را از فستیوال‌های بین المللی دریافت کرد. فیلم حاوی واکنش جدی اخلاقی و انسانی راجع به ماهیت ساختن بمب اتم است. این که ساختن بمب اتم برای بشریت چه عواقبی می تواند داشته باشد؟! فیلم در صدد پاسخگویی به این سوالات و ابهامات نیست، فقط وظیفه خود را طرح چنین مسائل و مناقشات در صحنه علمی و سیاسی می داند. اینکه وظیفه علم انجام پژوهش و رسیدن به نتیجه است و استفاده از نتایج علمی بر عهده سیاستمداران است بارها در فیلم بیان می شود. نکته دیگر که در فیلم خیلی برجسته نشان داده می شود توجیهاتی است که برای ساخت بمب اتمی مطرح می شود. وجود تردید و ابهام در میان دانشمندانی که سازنده این حجم از ویرانی هستند مانع ساخت بمب نمی شود، زیرا آنها هم وجدان خود را با دلایلی خاص خود قانع و آرام می کنند. اینکه بمب اتم می تواند بازدارندگی ایجاد کند و اگر یکبار از آن استفاده شود دشمنان نیز ماستها را کیسه می کنند و تسلیم می شوند یکی از این توجیهات است و اینکه این اقدام تلفات کمتری از ادامه جنگ و کشتار وسیعتر را بدنبال دارد! اینکه انداختن بمب اتم در ژاپن باعث تسلیم این کشور می شود شکی نیست ولی موضوع بازدارندگی داشتن بمب اتم بسیار محل تردید و سوال است. آیا بمب اتم باعث شد دگر جنگی اتفاق نیفتد؟ آیا ساخت بمب اتم و استفاده مرگبار از آن باعث پیشگیری از رقابت و مسابقه تسلیحاتی شد؟ که جواب این سوالات هم منفی است زیرا دیری نپاید کشورهای دیگری هم وارد این عرصه شدند و بمب اتمی را ساختند و دراختیار گرفتند؛ ابتدا شوروی و پس از آن چین و سایر کشورها...
تولید بمب اتم بیش از آنکه دلیل بازدارندگی داشته باشد یک جاه طلبی سیاسی و نظامی بود و به رخ کشیدن قدرت به سایر قدرت‌های وقت.
زمانی که هم آلمان هم شوروی و هم آمریکا در پی پژوهش و ساخت بمب اتمی بودند این آمریکا بود که نه تنها آنرا ساخت بلکه بدون اینکه سایر کشورهای دنیا را از این موضوع آگاه کند آنرا بکار برد. فرضیه ای که در ابتدا به عنوان عنصری بازدارنده مطرح می شد به سرعت مورد استفاده قرار گرفت، چون سیاستمداران معتقد بودند دنیا باید از این توانمندی آمریکا در عمل مطلع شود نه اینکه فقط پز آن داده شود. دنیای دانشمندان با دنیای سیاستمداران فرق می کند ولی این امر باعث نمی شود که دانشمندان بسوی ساخت و تولید چنین جنگ افزارهایی نروند، چون آنها هم بدنبال قدرت و شهرت و پولند و نمی توان آنها را از این خواسته های شرورانه انسانی بری دانست. اوپنهایمر بمب اتم را ساخت ولی بعد از آن خواستار کنترل و گسترش آن شد و خود شد نمادی از مبارزه علیه کارزار تسلیحاتی. آلفرد نوبل دینامیت را اختراع کرد ولی خود اولین کسی بود که در مورد کاربرد جنگی از آن موضع گرفت و جایزه نوبل را برای حفظ جنبه های اخلاقی علم بنیان گذارد. همه چیز همین گونه آغاز می شود اول تردید و ابراز شک وبعد توجیه و این توجیه که اگر ما نکنیم دیگران و دشمنان آنرا می سازند و علیه ما استفاده می کنند. فیلم به زیبایی این دغدغه ها و تردیدها را در بین دانشمندان و حتی سیاستمداران به تصویر می کشد ولی در نهایت آنچه پیروز می شود و تحقق می یابد قدرت طلبی و تصویر سازی عملی از قدرت است با نهایت بی رحمی و سبوعیت.
نکته قابل توجه این است که متاسفانه در همان ابتدا تلاش برای ساخت انرژی هسته برای بکارگیری در بمب اتم و کشتار انسانها به عنوان سلاح جنگی بوده است و این فیلم هم این فرضیه را تایید می کند زیرا در طول فیلم اصلا از استفاده های صلح آمیزی دیگری که می توان از انرژی اتمی داشت سخنی به میان نمی اید.