عادت

یه عادت شده برام
از تو شنیدن و تو رو ندیدن
به یاد تو نشستن
با لالایی نفسهات خواب رفتن
به اوج نگات قد کشیدن
فراسوی زمان را با تو دیدن
به دریای دلت غوطه ور شدن
به عمق چشم تو غرق گشتن
شتابان نرو این راه رو با من
بذار شوری بگیرِ این با هم رفتن
دریچه قلب خود را بازتر کن
مرا مهمان این سیمای زر کن
م.ح.قشقایی
https://t.me/qashghaii