درخت زندگی فیلمی فکورانه از ترنس مالیک
با بازی تاثیر گذار برد پیت، جسیکا چستن و شان پن
محمد حسین قشقایی:

ترنس مالیک فیلمساز مستقل آمریکایی با معدود فیلم‌هایی که ساخته به عنوان یک فیلمساز مولف که دارای نگرش خاصی در سنت فیلم سازی است شناخته شده است. حس زندگی و چالش آن با مرگ یکی از مولفه های اصلی آثار مالیک را تشکیل می دهد.
او دارای ساختار سازی خاص خود در فیلم‌هایش می باشد به طوری که به عنوان یک فیلمساز مستقل از هالیوود خود را به مثابه یکی از کارگردان‌های برجسته و پیشگام حال حاضر سینما شناسانده است. فیلم‌هایی با سکانسهای به شدت منقطع و به ظاهر پراکنده، مثل یک دسته کر یا سمفونی گروهی که نتیجه آن در نهایت یک ساختار هارمونیک و یکپارچه معنا گرا را هدیه می دهد.
فیلم درخت زندگی از ترنس مالیک یکی از این آثار فاخر و معنا گراست که تصاویری شاعرانه از زندگی و طبیعت و انسان را به نمایش می‌گذارد. فیلم نگاهی سورئالیستی به جهان هستی، آفرینش، تولد و مرگ دارد که با موسیقی بسیار زیبای عرفانی_مسیحی خلقت را در فرایندی نوستالژیک دنبال می کند. فیلمی به ظاهر تکه تکه که در موارد زیادی از مدار اصلی و روایی خود خارج می شود و نوعی فلسفه انتزاعی را متبلور می سازد. در واقع باید گفت این فیلم بیش از آنکه روایتی داستانی از زندگی یک خانواده باشد ترکیبی از تلاش برای تفسیری از حقیقت و فلسفه زندگی، تولد و مرگ است. خانواده ای شامل پدر و مادر و دوفرزندپسر که با مرگ فرزند کوچک خانواده در نوجوانی یکباره تمام نمادها و آرزوهای جمعی خانواده به کام نیستی رانده می شود. نگاه ناتورالیستی و طبیعت گرا در کنار موسیقی دلچسب ماورایی و شهودی در جای جای فیلم آنرا از حالت معمول فیلمهای عادی و معمولی دور می کند. فیلمی کاملا فکورانه و منسجم از لحاظ محتوایی، اگرچه از نظر بصری ناهمگون بنظر می رسد.
برشهای بی شمار از نظام هستی و عظمت آن با تصاویری خیره کننده و تکان دهنده در طول فیلم انسان را در برابر کوچکی خود در قیاس با دنیای بی انتها قرار می دهد و از طرف دیگر بر عالم گسترده و بیکران ذهن و روح آدمی صحه می گذارد.
فیلم بدون اینکه قضاوتی را تحمیل کرده باشد، این ابهام را در بیننده خلق می کند که این دو عالم چقدر می توانند همراه و همگام و در عین حال چقدرمی توانند متضاد یا در تقابل با هم باشند.
مادر در این فیلم نماد عشق و محبت به فرزند است که در ابهام و چرایی مرگ فرزند دست و پا می زند.مادری که تلاش می کند پسر از دست رفته خود را در عالم ذهنی و بیرونی خود بیابد و جایگاهش را درک کند. در واقع به دنبال معنایی است که تولد و مرگ فرزندش را تعبیر و تفسیر کند و برای سوالات بی جواب خود به طریقی پاسخی درخور بیابد.
برادری که بعد از گذشت سال‌های طولانی هنوز نتوانسته خود را با فقدان برادر کوچک خود در جوانی تطبیق دهد و حقیقت را بپذیرد. او در زندگی اجتماعی و خانوادگی خودپس از سال‌های متمادی که از مرگ برادرش می گذرد هنوز حیران و مبهوت و سرگردان است، گویی هنوز در همان دوران نوجوانی و در گذشته خود گیر کرده و راه رهایی را نمی تواند بیابد.
از جانب دیگر ما با پدری سخت گیر و نظامی مآب روبرو ییم که در برابر رابطه خشن خود با پسر کوچکش خود را سرزنش می کند ولی بر خلاف مادر که شیفتگی و عشق به فرزند او را از خود بدور ساخته است پدر هنوز همان خود محوری و منیت را حفظ کرده و نماد تداوم زندگی را به نمایش می گذارد.
در واقع هر یک از اعضای خانواده سعی می کنند به روش خاص خود با این مصیبت کنار بیایند، ولی هرچه تلاش می کنند، هر چه بیشتر زمان می گذرد سایه این غم بر روحشان سنگین‌تر می شود.